1. ترکیب صحیح
یکی از مهم ترین و ابتدایی ترین نکاتی که در یک تصویر و کادر بندی دوربین مهم است و توجه مخاطب را به خود جلب کند، ترکیب در عکس (composition ) است.
ترکیب یکی از مواردی است که به سرعت افراد آماتور و حرفه ای را از یکدیگر متمایز می کند. درواقع اینکه چطور اجزای مختلف را در کنار یکدیگر بچینید، ترکیب را مشخص می کند. یعنی با استفاده از ترکیب صحیح میتوان سوژه را از آنچه که هست، بهتر نشان داد.
ترکیب یکی از مهم ترین پارامتر های هنر عکاسی است که بخشی از آن را با آموزش دیدن میتوان آموخت و بخشی دیگر را باید تجربه کرد. همچنین دیدن تصاویر با ترکیب صحیح در آموختن کادر بندی تاثیر زیادی دارد.
2. توجه بیننده را متمرکز کن
یکی دیگر از نکات کلیدی در کادر بندی، چه به عنوان یک عکاس و چه به برای کادر بندی در نرم افزار های رندرینگ، اینست که سوژه را طوری تنظیم کنید که در مرکز توجه بیننده قرار گیرد.
به گونه ای که چشم بیننده به همان جایی هدایت شود که شما میخواهید. با استفاده از این روش شما تاکید قابل توجهی بر روی سوژه ایجاد خواهید کرد.
این کار را میتوان با سیر متنوعی از راههای خلاقانه، هنری و سمبلیک انجام داد. ابعاد، رنگ، شکل و اینکه سوژه چگونه با سایر المان های عکس تضاد دارد (پیش زمینه، پس زمینه و میان عکس) از جمله راههایی هستند که میتوان از طریق آنها سوژه را ایزوله و توجه را به سمتش جلب کرد.
3. از تضاد استفاده کن
تضاد در نورپردازی یکی از راه های افزودن بعد (dimension) به عکس به حساب میآید. تضاد نوری (lighting contrast) تمایز بین روشنترین نقطه و تاریکترین نقطه در عکس است.
دستکاری المانهای مختلف به شکل اعجاب انگیزی عمق تصویر را گسترش میدهد و موجب بهبود کیفیت سه بعدی بودن تصویر میشود.
همچنین میتوانید تضاد را در اشکال و ابعاد نیز بوجود بیاورید و پیگیدگی تصویر خود را به چالش بکشید. هندسههای متناقض به خودی خود تنش جذابی را ایجاد میکنند. عکس برج ایفل که در پایین مشاهدا می کنید با استفاده از تضاد نوری و ابعادی، جذابیت عکس را به شدت افزایش داده است.
نکته بسیار مهمی که در نورپردازی صحنه در نرم افزار های رندرینگ معماری مثل آنریل انجین، لومیون و… وجود دارد اینست که سعی نکنید همه جای صحنه را به طور یکنواخت نورپردازی کنید، بلکه با ایجاد کنتراست در صحنه و همچنین شاید تاریک بودن قسمتی از کار باعث ایجاد عمق در صحنه بشود.
در نرم افزار های ریل تایم مانند آنریل انجین، این موارد را بسیار راحت تر میتوان کنترل کرد، زیرا شما در لحظه می توانید خروجی را مشاهده کنید و کادر بندی صحیحی انجام دهید.
همچنین قابلیت بی نظیر post pross volume در آنریل انجین این امکان را به شما می دهد که بدون تغییر در نورپردازی، کنتراست، دمای رنگ، شدت نور و … را براحتی تنظیم کنید.
4. تعادل
تعادل در جذاب شدن رندر و کادر بندی شما موثر است. هنگام ترکیب بندی یک تصویر، به دنبال یک تعادل در رنگ، نورپردازی، و جایگیری اشیا در مستطیل محدود کادر باشید. منظور از تعادل همان المان های بصری است، که برای چشم خوشآیند بنظر میرسد.
زمانی که تنها هدفتان این باشد که المان های مختلف را در تصویر جا بدهید، مانند زمانی که می خواهید عکس دست جعی بگیرید، چنین عکسی از نبود ترکیب بندی زیبا و جذاب در کادر بندی رنج میبرد و این احتمال وجود دارد که فضای خالی زیادی در بالای کادر وجود داشته باشد.
شما باید با استفاده از خلاقیت معماری خود و همچنین آموخته های خود در زمینه هنرهای بصری، ترکیبی متعادل بسازید. دقت کنید که منظور از تعادل به هیچ عنوان قرینه بودن صحنه نیست. بلکه منظور تعادل بصری است.
همچنین با موقعیت صحیح دوربین و تنظیم focal length میتوانید کادر بندی صحیحی ایجاد کنید.
راجب تعادل بیشتر بدانید.
5. کادر بندی با استفاده از المان های داخل صحنه
این تکنیک از نقاشی به عکاسی منتقل شده است؛ به این صورت که فرد از یک کادر مشخص (مثل یک در، پنجره، آینه، طاق) درون کادر اصلی خود استفاده میکند که سوژه را بیش از پیش ایزوله و تنها کند.
کلید اصلی برای استفاده از یک کادر درون کادر دیگر، حصول اطمینان از تمایز بین ابعاد و اشکال کادرها و همچنین شارپ و واضح افتادن کادر انتخابی است. با استفاده از این تکنیک توجه مخاطب شما به سرعت و دقیقا به همان چیزی جلب خواهد شد که شما میخواستید.
در صحنه آنریل انجین، لومیون، وی ری و … هم میتوان از این تکنیک عکاسی استفاده کرد.
6. زمینه را تار کن!!
عکس میتواند یک پیش زمینه یا پس زمینه تار داشته باشد، در نتیجه این ویژگی بصری خاص، میتواند ترکیب قرار گرفتن سوژه را با ایزوله کردن بیشتر آن از تمام اشیا و جزئیات اطرافش، بهبود ببخشد.
میتوانید پس زمینه یا پیش زمینه را با استفاده از کنترل عمق میدان، فاصله کانونی و فاصله سوژه از لنز تنظیم کنید. حرفهای شدن در این مهارت برای گرفتن عکس های جذاب و دیدنی، ضروری است.
گاهی اوقات حتی زمانی که صحنه شما و هدف شما رندر هنری نیست، تار کردن پیش زمینه یا پس زمینه میتواند به کارتان حس و حال خوبی ببخشد. مثلا زمانی که شاخه ی درخت نزدیک لنز، تار شود. حتی از این تکنیک میتوان برای پرکردن جاهای خالی صحنه برای دستیابی به کادر بندی صحیح دست یافت.
7. قانون طلایی یک سوم!!
تکنیک دیگری در عکاسی وجود دارد که معماران باید در آن حرفهای شوند و از آن در کادر بندی استفاده کنند.
قانون یک سوم (rule of thirds) کادر عکس را با دو خط افقی و دو خط عمودی به سه ناحیه افقی و سه ناحیه عمودی تقسیم میکند. چهار نقطهای که محل تلاقی خطوط هستند نقاط کلیدی در عکس به حساب میآیند.
مطالعات نشان داده که چشم انسان به صورت ناخودآگاه در ابتدای مشاهده یک تصویر دارای کادر (مثل نقاشی یا عکس) به این چهار نقطه نگاه میکند. بنابراین زمانی که در صدد ترکیب بندی یک عکس هستید، المانهای کلیدی را در یکی از این چهار نقطه کلیدی قرار دهید.
در تصویر زیر قابلیت یک سوم در نرم افزار آنریل انجین فعال است و میتوان با استفاده از این خطوط راهنما سوژه مورد نظر را در نقاط طلایی قرار داد. با توجه به نکات بالا فهمیدیم که نیاز نیست سوژه را همیشه در وسط کادر قرار دهیم.
8. توجه به پرسپکتیو در کادر بندی
پرسپکتیو (Perspective) یعنی عکاس بنا بر چگونگی قرار گرفتن دوربین، اشیا را چگونه در کادر دوربین می بیند. به عنوان مثال یک سوژه می تواند، با پرسپکتیو های متفاوت، هم سطح چشم انسان، از بالا یا سطح زمین عکسبرداری شود.
با ایجاد تنوع در پرسپکتیو، جای خط افقی را تغییر میدهید و میتوانید درک و برداشت مخاطب خود از صحنه را نیز تغییر دهید.
به عنوان مثال اگر دوربین را روی سطح زمین قرار دهید تا یک عکس تمام قد از فردی بگیرید و برای این کار زاویه دوربین را به سمت بالا بگیرید تا کادر را با سوژه پر کنید، شخص در مقایسه با حالتی که دوربین را در سطح چشمانتان قرار دادهاید با ابهت بیشتر (یا ترسناکتر!)، قدرتمندتر و بزرگتر در عکس به نظر می رسد.
راه دیگری که میتوان در پرسپکتیو تغییر ایجاد کرد، استفاده از موقعیتهای دوربین غیر از حالاتی است که چشم انسان میبینید. به عنوان مثال نمای چشم پرنده یا نماهایی با زوایای بسیار مرتفع میتوانند پویایی ترکیب عکس شما را عوض کنند.
نکته ای که در زمینه کادر بندی با استفاده از پرسپکتیو وجود دارد اینست که سعی کنید تا جایی که امکانش هست نقطه گریز داخل کادر صحنه قرار گیرد.
9. سادگی رو دست کم نگیر
مفهوم کمتر بیشتر است، تقریباً در خصوص هر چیزی صادق است و عکاسی نیز در این مورد استثنا نیست. ترکیبات عکاسی پیچیده همان مشکلی را ایجاد میکنند که نگارش جملات دشوار و پیچیده موجب میشوند؛
مخاطب در درک مضمون و مفهومی که قصد بر انتقال آن وجود داشته است، دچار مشکل میشود. ساده در این مفهوم به معنای بی محتوایی نیست، بلکه منظور عدم وجود المانهای غیرضروری، که موجب گسیختگی افکار مخاطب و گیج شدن وی میشوند، است.